انیمیشن «تارزان» نقطهی اوج دوران رنسانس دیزنی محسوب میشود. از دهه ۱۹۳۰، دیزنی فیلمهای درخشانی تولید کرده است، اما بسیاری از مخاطبان معتقدند که اوج موفقیت این استودیو بین سالهای ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۹ بوده است؛ زمانی که آثاری کلاسیک مانند «پری دریایی کوچولو» و «پوکاهانتس» اکران شدند. در پایان این دورهی طلایی، انیمیشن «تارزان» (Tarzan) به نمایش درآمد و نقطهی پایانی بر این دورهی درخشان بود. داستان «تارزان» که از پیش شناخته شده بود، به نظر نمیرسید جاذبهی جدیدی داشته باشد، اما دیزنی با خلاقیتی ویژه این قصهی قدیمی را به شکلی جذاب و مناسب برای همهی سنین بازگو کرد.
با وجود استفاده از سبک انیمیشن سنتی (دوبعدی)، این فیلم به موضوعات پیچیدهای پرداخته و به عمق و محتوای احساسی و دراماتیکی دست یافته که بسیاری از رقبای آن از دستیابی به آن بازماندند. با این حال، در سالهای اخیر، بسیاری از علاقهمندان به سینما، انیمیشن «تارزان» را از یاد بردهاند، حتی با وجود اینکه این اثر پس از گذشت نزدیک به سه دهه همچنان جذابیت و کیفیت خود را حفظ کرده است.
تفاوتهای داستان انیمیشن «تارزان» با دیگر آثار دیزنی در همان دوران
انیمیشن «تارزان» با صحنههایی هولناک و غمانگیز آغاز میشود؛ جایی که والدین تارزان توسط یک پلنگ وحشی به نام سابور کشته میشوند. تارزان که در آن زمان نوزادی بیدفاع بود، بهتنهایی در دل طبیعت رها میشود، اما به لطف گوریلی مهربان به نام کالا، این کودک انسان به عنوان عضوی از خانوادهی گوریلها بزرگ میشود. تارزان به سرعت ویژگیهای مشابه میمونها پیدا میکند، مانند راه رفتن روی چهار دست و پا و چیدن میوه از درختان. زمانی که گروهی از کاوشگران وارد جنگل میشوند، تارزان با جین پورتر، که بعدها معشوقهی او میشود، ملاقات میکند. در حالی که کاوشگران به دنبال به دام انداختن گوریلها برای اهداف خود هستند، جین با تارزان ارتباط عمیقی برقرار میکند و این دو نفر با وجود تفاوتهایشان، یاد میگیرند که چگونه با هم زندگی کنند.
با اینکه فیلم بر اساس رمانی قدیمی از ادگار رایس باروز ساخته شده است، دیزنی توانست این داستان عاشقانهی کهنه را به چیزی مدرنتر و قابل فهم برای بینندگان جوان تبدیل کند. این فیلم توانست با فروش ۴۴۸.۲ میلیون دلاری در گیشه به موفقیت برسد و برندهی جایزه اسکار بهترین ترانه برای قطعه «تو در قلب من خواهی بود» به خوانندگی فیل کالینز شود؛ قطعهای که همچنان از ماندگارترین بخشهای فیلم است.
اهمیت درونمایه در انیمیشن «تارزان»
تارزان با وجود زندگی در جنگل بیقانون، شخصیتی متمدن دارد. رفتارهای او به گونهای است که پیام اصلی فیلم، یعنی ایجاد صلح بین انسانها و حیوانات، را تقویت میکند. این موضوع به ویژه در اوایل زندگی تارزان به وضوح دیده میشود؛ جایی که او با خواهر و برادرهای حیوانی خود همانطور رفتار میکند که انتظار دارد با او رفتار شود. این تعامل کوچک نشان میدهد که تارزان خود را برتر از همتایانش نمیداند و تلاش میکند تا احترام آنها را به دست آورد.
در دوران نوجوانی، تارزان برای هماهنگی با دیگر اعضای گروه تلاش میکند، زیرا فیزیک انسانیاش اجازه نمیدهد مانند خواهر و برادرهای میمونش با چابکی از درختان بالا برود. اما با وجود ناامیدیها، او تلاش میکند تا به ویژگیهای طبیعی آنها نزدیک شود و با یادگیری از اطرافیانش به موفقیت برسد.
رابطهی تارزان و جین
رابطهی تارزان و جین برخلاف کلیشههای رایج عاشقانه، بر اساس احترام متقابل بنا شده است. تارزان، با وجود بدویترین شرایط زندگی، توانایی دارد که احساسات و مهربانیاش را به جین ابراز کند. دیزنی با استفاده از تکنیکهای انیمیشنی و حالات صورت و بدن، توانست یک رابطه عاشقانهی بیکلام اما عمیق و جذاب بین این دو شخصیت خلق کند. در یکی از صحنههای کلیدی فیلم، تارزان، جین را از دست یک بابون نجات میدهد؛ اقدامی که نشان میدهد او برای جین ارزشی فراتر از آموزههای زندگی در جنگل قائل است.
در پایان فیلم، جین تصمیم میگیرد در جنگل بماند و زندگی خود را با تارزان تطبیق دهد، به جای آنکه تارزان را مجبور به تغییر کند. این انتخاب نشاندهندهی بلوغ جین و قدرت عشق واقعی است که دیزنی در این فیلم به نمایش گذاشته است.
آینده تارزان
با وجود اینکه انیمیشن «تارزان» اکنون ۲۵ ساله شده است، همچنان جذابیت و تأثیر خود را حفظ کرده است. موفقیت این فیلم در ایجاد دنبالهها، سریالهای انیمیشنی و بازیهای ویدیویی نشان میدهد که این شخصیت همچنان محبوب است. با افزایش علاقه به بازسازیهای لایو اکشن، «تارزان» نیز میتواند یکی از پروژههای آینده دیزنی باشد، هرچند هنوز خبری رسمی در این زمینه منتشر نشده است. اما نمیتوان انکار کرد که انیمیشن «تارزان» در میان همهی اقتباسها جایگاه ویژهای دارد و میراث آن برای همیشه باقی خواهد ماند.