آیا شما از آن دسته والدینی هستید که تمایلی به بازی با کودک خود ندارند، به ویژه بازیهای تخیلی یا نقشآفرینی؟ اگر چنین است، باید بدانید که شما تنها نیستید و بسیاری از والدین نیز احساس مشابهی دارند. احساس گناه یا شرم از این وضعیت نباید بر شما غلبه کند؛ چرا که این مسئله کاملاً طبیعی است. ما در دوران کودکی از بازی لذت میبردیم، اما حالا که بزرگتر شدهایم، ترجیحاتمان تغییر کرده است. اگر این سوال برایتان پیش آمده که چرا حوصله بازی با کودکم را ندارم، در این مقاله به بررسی دلایل این موضوع میپردازیم.
دلایل بیحوصلگی والدین برای بازی با کودک
۱. نوع بازی برایتان جذاب نیست
بازیها انواع مختلفی دارند و شاید برخی از آنها برای شما جذاب نباشند. ممکن است کودک شما بازیای را انتخاب کند که با سلیقه شما همخوانی ندارد و همین باعث شود که نتوانید از آن لذت ببرید. در این شرایط میتوانید به جای مخالفت، سعی کنید بازیهای دیگری را پیشنهاد دهید که برای هر دو طرف جذاب باشد.
۲. احتمالاً افسردهاید
والدینی که از افسردگی رنج میبرند، به دلیل خلق و خوی پایینشان، قادر نیستند از فعالیتهایی که قبلاً برایشان لذتبخش بوده است، لذت ببرند. یکی از دلایل عدم تمایل به بازی با کودکان، مشکلات روانی مانند افسردگی است که باعث میشود این والدین نتوانند از وقتگذرانی با فرزندان خود لذت ببرند. در نتیجه، کودکان بیشتر به سمت بازیهای کامپیوتری جذب میشوند. افسردگی در نقش والدینی نه تنها بر بازی با کودک، بلکه بر سایر جنبههای فرزندپروری نیز تاثیر منفی میگذارد. از این والدین جملاتی مانند “اصلاً حوصله بچههامو ندارم” زیاد شنیده میشود.
۳. زمانبندی نامناسب
گاهی والدین به دلیل درخواستها و اصرارهای فرزندشان برای مدت طولانی با او بازی میکنند، اما این کار ممکن است در نهایت لذت بازی را از بین ببرد، زیرا بازی به مدت طولانی میتواند خستهکننده باشد. این موضوع حتی میتواند باعث شود که در دفعات بعدی، والدین از همان ابتدا احساس بیحوصلگی کنند، زیرا به فکر زمانی طولانی که باید بازی کنند میافتند. برخی والدین به محض دیدن بیحوصلگی فرزندشان به دنبال راههایی برای سرگرم کردن او هستند، در حالی که گاهی بهتر است اجازه دهند کودک خودش راهحلی برای رفع بیحوصلگی پیدا کند.
۴. تصمیمگیری عجولانه
گاهی والدین خیلی سریع به این نتیجه میرسند که از بازی خاصی لذت نمیبرند. اگر از همان ابتدا با دید منفی وارد بازی شوید، طبیعتاً لذتی نخواهید برد. سعی کنید ذهن خود را باز نگه دارید و کنجکاوانه به انواع مختلف بازی نگاه کنید تا شاید تجربه جدیدی برایتان خوشایند باشد.
۵. تجربه کم از بازی در کودکی
یکی از دلایلی که برخی والدین تمایلی به بازی کردن با فرزندشان ندارند، این است که خودشان در کودکی تجربهای از بازی با والدینشان نداشتهاند و به نوعی دوران کودکی را به درستی سپری نکردهاند. به همین دلیل، ممکن است در بزرگسالی نتوانند همان تجربه را برای فرزندشان فراهم کنند. این موضوع میتواند فشار روانی وارد کرده و تأثیری منفی بر تجربه والدینی آنها بگذارد.
۶. بازی را بهدرستی تعریف نمیکنید
بازی با کودک فقط محدود به فعالیتهای مشخصی مانند بازیهای تخیلی یا جسمانی نیست. هدف اصلی بازی، ایجاد ارتباط عمیق و تقویت پیوند بین شما و فرزندتان است. بسیاری از کارهای روزمره مانند آشپزی با یکدیگر، شستن ماشین یا حتی باغبانی هم میتواند نوعی بازی محسوب شود، زیرا شما در حال تعامل و گذراندن زمان با فرزندتان هستید. اگر این فعالیتها را به چشم بازی ببینید، ممکن است متوجه شوید که بیشتر از آنچه فکر میکردید در حال بازی با فرزندتان بودهاید. بنابراین، اگر احساس میکنید حوصله بازی با کودکتان را ندارید، ممکن است این ناشی از این باشد که همه فعالیتهایی که با او انجام میدهید را به عنوان بازی در نظر نمیگیرید.
۷. عدم آگاهی از چگونگی بازی با کودک
بسیاری از والدین نمیدانند چگونه با کودکشان بازی کنند و این موضوع میتواند باعث کاهش اعتماد به نفس و در نتیجه بیحوصلگی شود. آموزش مهارتهای بازی با کودکان میتواند به شما کمک کند تا از این زمان بیشتر لذت ببرید.
چگونه این مشکل را حل کنیم؟
برای حل این مشکل، بهتر است ابتدا دلایل بیحوصلگی خود را بشناسید. سپس فعالیتهایی را انتخاب کنید که هر دوی شما از آنها لذت ببرید. این که بازی خاصی را دوست ندارید، به این معنا نیست که از وقت گذراندن با فرزندتان دوری کنید. میتوانید زمانی را برای فعالیتهای مشترک و دلپذیر اختصاص دهید و با برنامهریزی مناسب از لحظات با هم بودن لذت ببرید.